اثر تربیتی ورد و ذکر در حرکت سالک
بحث راجع به روایت شریفه عنوان بصری بود. حضرت فرمودند:
«إنّی رَجلٌ مَطلوبٌ وَ مَعَ ذلکَ لی أورادٌ فی کُلِّ ساعَه مِن آناءِ اللَیلِ وَ النَّهار، فَلاتَشْغَلنی عن وِردی وَ خُذ عن مالِکٍ وَ اخْتَلِفْ إلَیه کَما کُنتَ تَختَلِفُ إلَیه» «من فردی هستم که مطلوب دستگاهم. مورد نظر دستگاه هستم و ارتباط با من ممکن است مشکلاتی را برای من و شما به وجود بیاورد و علاوه بر این، اورادی من در هر ساعتی از شب و روز دارم. اذکاری در هر ساعاتی از لیل و نهار دارم. مرا از وِردم مشغول نکن و چنانچه سابق، پیش مالک -مالک بن اَنَس- میرفتی و از او مطالب را میگرفتی، الآن هم به مالک مراجعه کن و مطالب را از او بگیر.»
عرض شد که این کلام حضرت که میفرماید: «و مَع ذلکَ لی أورادٌ فی کُلِّ ساعه مِن آناء اللَیلِ وَ النَّهار» معنایش چیست. حضرت میفرماید: «من در شبانه روز اورادی دارم، اذکاری دارم.» مگر حضرت هم باید ذکر و وِرد بگوید؟ مسائلی در اینجا مورد توجّه قرار میگیرد؛ مطلب اول اینکه: اصلاً ورد و ذکر چه معنا دارد؟ و لزوم آن برای سالک به چه نحو است؟ مطلب دوّم اینکه: ذکر تا چه حدّی مطلوب است؟ و تا چه مرتبه و مرحلهای ذکر و وِرد برای انسان و برای سالک مُمِدّ است؟ و آیا انسان در همه احوال و همه مراتب، محتاج به ذکر است یا ممکن است در بعضی از مراتب بینیاز باشد؟ و از همه مهمتر، مگر این ذکر مقدّمه برای کمال نیست و سالک وقتی به مرحله کمال میرسد، دیگر چه نیازی به این مقدّمه دارد که اِعمال کند، خصوصاً اینکه شخصی مثل امام علیه السّلام باشد؟! امام صادق علیه السّلام که اکمل از همه کُمَّلین و اَتَمِّ از همه افرادی است که به مرحله تمامیّت و به مرتبه ولایت رسیدند؛ در عین حال حضرت میفرماید:
«لی أورادٌ فی کُلِّ ساعه مِن آناء اللَیلِ و النَّهار». «من در هر ساعتی ورد دارم؛ ذکر دارم.»
امام برای چه دیگر ذکر میگوید؟ امام برای چه ورد میگوید؟ اینها مطالبی است که باید در حول و حوش آن صحبت شود.