با فضیلت ترین دعا در روز عرفه از نظر پیامبر اسلام

روز عرفه روزی است که مصادف با روز نهم ذی‌حجه در تقویم اسلامی است. این روز از مقدس‌ترین روزها در تقویم اسلامی است و دومین روز از سفر حج و روز بعد از آن اولین روز از تعطیلات بزرگ اسلامی عید قربان است. در این روز حجاج به صحرای عرفات می‌روند و به عبادت و دعا مشغول می‌شوند. در این روز خداوند بندگان خود را به بخشش و مغفرت دعوت می‌کند. برای این روز فضیلت‌ها، دعاها و مناجات‌خاصی توصیه شده است که در این مقاله سعی میکنیم با توجه به کتاب «رساله نوین» اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، بافضیلت‌ترین دعایی که در این روز پیامبر معرفی کرده است را مورد بررسی قرار دهیم.

معرفی کتاب رساله نوین

نویسندهٔ کتاب «رساله نوین» علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی است که در آن در مورد اساس اسلام بر پایهٔ سال و ماه قمری و تفسیر آيه «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُور عِندَ اللَهِ اثْنَاعَشَرَ شَهْرًا»؛ بحث‌هایی از جنبه‌های تفسیری، روایی، فقهی و تاریخی ارائه کرده و نشان می‌دهد که تقويم قمرى جزء جدایی ناپذیر از دین اسلام است، و تغییر ماه‌های قمری به شمسی مشروعیتی نداشته و الحاق تاريخ شمسى به قمرى، کار درستی نیست.

برخی از مطالب مهم این کتاب شامل موارد زیر است:

  • آيات صریح در لزوم تاريخ قمرى
  • تفکیک دین از سیاست با انطباق عبادات با ماه‌های قمری، و اجتماعیات با ماه‌های شمسی؛
  • نام شش ماه از ماه‌هاى باستانى، نام شش فرشته در آئين زردشت
  • تطابق ماه‌های قمری با فطرت؛ و ذکر فوائد سال قمرى، و ضررهای سال شمسى‏
  • همچنین در این کتاب در مورد روزهای مهم در تاریخ اسلام از جمله عرفه نیز بحث شده است که در ضمن آن به دعایی که پیامبر آن را بافضیلت ترین مناجات در این روز معرفی کرده، میپردازد.

بافضیلت‌ترین مناجات در روز عرفه بنابر فرمایش پیامبر

در قسمتی از کتاب رساله نوین  میخوانیم:

و پس از اتمام نماز (در روز عرفه) حضرت رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلم بر راحله خود سوار شده؛ و به موقف آمدند، و رو به قبله به دعا كردن همینطور ایستاده بودند تا آفتاب غروب كرد. و در حدیث است كه آن حضرت گفته‌اند:

با فضیلت‌ترین دعا در روز عرفه، و آنچه را كه من و پیامبران پیش از من در روز عرفه مى‌گفته‌اند، اینست:

لَا ألَهَ الَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَریكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَیئٍ قَدِیرٌ.

«هیچ معبود و مؤثرى نیست غیر از الله كه تنها و واحد است؛ و شریكى براى او نیست؛ پادشاهى و ستایش اختصاص به او دارد؛ و او بر هر چیز قادر و تواناست».

آنگاه رسول خدا بسیار دعا نمودند و به قدرى دعا كردند كه آفتاب غروب كرد.

و جماعتى از نَجدْ آمدند و از كیفیت حج پرسیدند؛ حضرت امر كردند كه منادى ندا كند: الْحَجُّ عَرَفَةٌ مَنْ جَاءَ لَیلَةَ جَمْعٍ أىْ الْمُزْدَلَفَةَ قَبْلَ طُلُوعِ الْفَجْرِ فَقَدْ أدْرَكَ الْحَجَّ. «حج عبارت است از وقوف به عرفات، و كسى كه در شب عید قربان به مشعر برسد، و قبل از طلوع صبح صادق، وقوف مزدلفه را ادراك كند، حج را ادراك كرده است.»

و رسول خدا بر روى ناقه عَضبَاء خود سوار بودند؛ و چون آفتاب غروب كرد اسَامة بن زَید را در پشت خود بر روى ناقه سوار كرده، و به جانب مُزْدَلَفَة روان شدند؛ و در راه مردم را امر مى‌كردند كه با سكینه و آرامى حركت كنند، چون در راه به شِعْب أبْتَر رسیدند پیاده شده، و ادرار كرده و وضوى مختصرى گرفتند. و بلادرنگ آمدند تا به مُزْدَلَفَة رسیدند؛ و در آنجا نماز مغرب و عشآء را با هم جمع كرده؛ و با یك اذان و دو اقامه بدون فاصله انجام دادند؛ و خود بر پهلوى خود آرمیده؛ و به زنان و كودكان كه ضعفاء محسوب مى‌شدند اجازه دادند كه بعد از نیمه شب به مِنَى حركت كنند. ابن عباس مى‌گوید:

رسول خدا ضعفاى اهل خود را به من سپردند، تا من آنها را بعد از نیمه شب به مِنَى بیاورم؛ ولى تاكید كردند كه جمره عقبه را رمى نكنند مگر آنكه آفتاب طلوع كرده باشد. چون سپیده صبح صادق دمید، در همان تاریكى شب رسول خدا (ص)  نماز صبح را به جماعت با مردم در مُزَدلفه بجاى آوردند و سپس به مَشْعَرُ الْحَرَام آمدند و در حالى كه بر روى ناقه خود سوار بودند، رو به قبله كرده، و وقوف نمودند، و خدا را به بزرگى و عظمت و وحدانیت خواندند، و دعا مى‌كردند تا اینكه هوا جدا روشن گشت.

رسول خدا سواره به جانب منى رهسپار شدند؛ و فَضْلِ بن عَبَّاس را پشت سر و ردیف خود نشاندند، و چون به وَادِى مُحَسَّر رسیدند، ناقه خود را كمى به جنبش در آوردند؛ و از راهى كه به جَمْرَه عَقَبَه منتهى مى‌شد، روان شده، تا بدانجا رسیدند؛ و با هفت ریگى كه عبد الله بن عباس براى آن حضرت جمع كرده بود، از قسمت پائین جَمْره هفت ریگ به جمره زدند، و در هر بارى كه مى‌زدند یك بار اللهُ أکبَر مى‌گفتند. در «البدایة و النهایة» ج ٥، ص ١٨٧ از مسلم از یحیى بن حصین از جده خود ام الحصین، و نیز با سند دیگر از جابر بن عبد الله آورده است كه: رَأیتُ رَسُولَ اللهِ یرْمِى الْجَمْرَةَ عَلَى رَاحِلَتِهِ یوْمَ النَّحْرَ وَ یقُولُ: لِتَأخُذُوا مَنَاسِكَكُم فَإنِّى لا أدْرِى لَعَلِّى لا أحُجُّ بَعْدَ حَجَّتِى هِذِهِ  «رسول خدا را دیدم در روز عید قربان كه بر روى شتر خود نشسته و جمره را رمى مى‌نمود و مى‌گفت: شما باید مناسك خود را از من یاد بگیرید! زیرا كه من نمى‌دانم شاید بعد از این حج، حج دیگرى انجام ندهم!».

 

دیدگاهتان را بنویسید